همشهری آنلاین - حسن حسن زاده: محرم که از راه میرسد و سفرههای احسان حسینی یکی یکی در مساجد و هیئتها پهن میشود، تازه راز کارتنهای پر از مواد غذایی که در مغازه حاج احمد روی هم چیده شده، معلوم میشود. کاسب قدیمی محله حافظیه هم اینطور برای خدمت به مجالس عزاداری اباعبدالله(ع) آماده میشود. گفتوگوی ما را با حاج احمد نجمی، کاسب ۷۸ ساله محله حافظیه که سالهاست هوای هیئتهای عزاداری محله را دارد و تخفیف ویژهای برای آنها در نظر میگیرد از دست ندهید.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
وقتی محله رنگ و بوی محرم گرفت
«وقتی خدمت سربازیام تمام شد از اراک برای پیدا کردن کار به تهران آمدم و در یک مغازه خواروبارفروشی مشغول به کار شدم. ۲ سال بهعنوان شاگرد مغازه کار کردم و با قناعت، تا جایی که میشد پسانداز کردم و بالأخره توانستم در سال ۱۳۴۳ همین مغازه را با قیمت ۶۰۰ تومان بخرم. آن روزها محله حافظیه هیچ شباهتی با محله آباد امروزی نداشت. فقط چند خانه در این حوالی ساخته شده بود و من هم بهعنوان یکی از نخستین کاسبان محله، مغازه خواروبارفروشیام را در این محله راه انداختم. خوب یادم هست نزدیک ماه محرم بود که به این محله آمدم. از آنجا که آن روزها محله حافظیه جمعیت زیادی نداشت، در کوچه و خیابانهای خاکیاش، حال و هوای خاص محرم آنطور که در دیگر محلهها وجود داشت، دیده نمیشد. فقط یک هیئت خانگی بسیار کوچک در محله وجود داشت که آن هم مختص آذری زبانهای محله بود و جمعیت چندانی نداشت.»
حاج احمد نجمی مکثی میکند و در ادامه میگوید: «از محرم آن سال استفاده کافی نبردیم. سال بعد، قبل از شروع محرم، به اتفاق حاج رضااللهداد، یکی از قدیمیهای محله، تصمیم گرفتیم خودمان هیئتی تأسیس کنیم. به لطف خدا این اتفاق افتاد و محلهمان رنگ و بوی مجالس امام حسین(ع) گرفت. ۲ سال از آن موضوع گذشته بود که به فکر افتادیم مکان ثابتی برای برگزاری مراسم عزاداری هیئتمان در نظر بگیریم اما محله ما حتی مسجد هم نداشت که بتوانیم از فضای آن استفاده کنیم. اینطور بود که همه آستینها را بالا زدیم. من قطعه زمین ۱۵۰ متری را که در خیابان حافظیه خریده بودم برای ساخت مسجد محله وقف کردم. اهالی محله و اعضای هیئت هم هرکدام مبلغی کمک کردند و یک قطعه ۱۵۰ متری هم آنها خریداری و وقف کردند. به اینترتیب، مسجد حسنی، بهعنوان نخستین مسجد محله با همت اهالی محله ساخته شد و حدود سال ۱۳۴۹ بود که نخستین مراسم عزاداری محرم را در این مسجد برگزار کردیم. آن موقع بود که محله ما حقیقتاً حال و هوای محرمی به خود گرفت.»
به هیئت امام حسین(ع) بیحساب کمک میکنم
«سال اولی که هیئت عزاداری ما در مسجد تازه تأسیسمان برگزار شد، تصمیم گرفتیم سفره احسان حسینی را هم در مسجد پهن کنیم. اهالی محله قند و چای هیئت را تأمین کردند و من و حاج رضا اللهداد هم هزینه تهیه غذای نذری را برعهده گرفتیم. برای این کار از سادهترین راه وارد شدم و برنج و روغن و دیگر ملزومات طبخ غذای نذری را از موجودی خواروبار مغازهام تأمین کردم. سفره احسانی که آن سال در مسجد حسنی پهن شد برایمان خاطره شد. تا آن زمان در محله ما چنین جمعیتی از عزاداران دور هم جمع نشده بودند. همین مسئله باعث شد در سالهای بعد هم از چند وقت مانده به ماه محرم، تلاش کنم اقلام مورد نیاز برای طبخ غذای نذری هیئت را تا جایی که در توانم بود در مغازهام آماده کنم. تا مدتها هم بدون هیچ حساب و کتابی اقلام مورد نیاز هیئت را از مغازهام تأمین میکردم چراکه اعتقاد داشتم در این صورت خداوند هم بیحساب و کتاب به من میبخشد.»
کاسب قدیمی محله حافظیه لبخند بر لب حرفهایش را پی میگیرد: «از آنجا که به تدریج با افزایش جمعیت محله، مشارکت اهالی هم در تأمین غذای نذری ماه محرم بیشتر شد، دیگر فقط تأمین یک وعده از غذای نذری محرم برعهده من قرار گرفت. اما باز هم هر کمکی از دستم بر میآمد، دریغ نمیکردم. از آن موقع تا همین امروز، وقتی نمایندههای هیئتها یا اهالی محله برای تهیه برنج و روغن مورد نیاز غذای نذری به مغازهام میآیند با کمترین قیمت ممکن و با تخفیف ویژه آن اقلام را در اختیارشان قرار میدهم تا از این طریق بتوانم در کار خیرشان سهیم باشم.»
بهحرمت برکت غذای نذری...
«یادم میآید قبل از پیروزی انقلاب در زمین خالی کنار مسجد حسنی مشغول پخت برنج نذری برای هیئت بودیم که شخصی با خودرو گران قیمتش درست در کنار دیگهای برنج توقف کرد. پیاده شد، جلو آمد و گفت: مقداری برنج نذری میخواهم. گفتم: برنج هنوز آماده نشده و نمیتوانیم در دیگها را برداریم. دیدم ناراحت شده و نگاهش را به زمین دوخته است. یک دفعه خم شد و مقداری برنج دم نکشیده را که روی زمین ریخته شده بود، برداشت و گفت: این برنجها مگر تبرک نیست؟ همینها را میبرم ... این را گفت و سوار ماشینش شد و رفت.» حاج احمد مکثی میکند و ادامه میدهد: «آن حرف و رفتار او تأثیر زیادی روی من گذاشت. وقتی دیدم مردم تا چه اندازه به برکت غذای نذری امام حسین(ع) اعتقاد دارند، عهد کردم تا جایی که از دستم برمیآید، برای تأمین غذای نذری هیئت کمک کنم. بعد از آن اتفاق بود که در تصمیمم مصممتر شدم.»
خدماتش فراموش نمیشود
محمد دهقانی، یکی از کاسبان قدیمی محله حافظیه درباره حاج احمد نجمی اینطور میگوید: «۵۰ سال است حاج احمد را میشناسم. در واقع آشنایی ما به پیش از ساخت مسجد حسنی و راهاندازی هیئت عزاداری محله برمیگردد. او یکی از معتمدان محله ماست که با تلاشهای زیادی که در راه ساخت مسجد حسنی و راهاندازی هیئت عزاداری محله انجام داد، خدمت بزرگی به محله و اهالی کرد که فراموش نمیشود.»
ارزانفروشی در ماه محرم
محمود حسنی، یکی از اهالی قدیمی محله حافظیه، کاسب نمونه محلهشان را اینطور توصیف میکند: «حاج احمد از کاسبانی قدیمی محله ماست که همیشه به فکر اهالی محله بوده است. او چهره ویژه محله ما در ایام محرم است چون نه تنها خودش برای آمادگی هیئت قدیمی محله و برگزاری مراسم عزاداری کمک میکند بلکه با ارزانفروشیاش در ماه محرم، به دیگر هیئتداران محله هم این امکان را میدهد که راحتتر نذری بدهند و میزبان عزاداران حسینی باشند.»
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطق ۱۴ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۸/۱۰
نظر شما